صورتگر ماهر ( سال هشتم )  راستی راکس نمی داند که در فصل بهار

ادبیات رویکرد تربیتی ( کلاس شیشه ای )

بر رهگذرت بسته ام از دیده دو صد جوی        تا بوکه تو چون سرو خرامان بدرآیی     

صورتگر ماهر ( سال هشتم )  راستی راکس نمی داند که در فصل بهار

قالب شعر:قصيده                            شاعر:قا آني شيرازي

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com  

راستي را کس نميداند که در فصل بهار           از کجاگردد پديدار اين همه نقش و نگار

راستی را: به راستی         پدیدار: آشکار، پیدا، عیان               نقش و نگار: تصاویر رنگارنگ، صورت­های متنوع

معني:به راستي کسي نميداند که به هنگام فصل بهار اين همه نقش و پديده هاي زيبا از کجا آشکار ميشود؟

نکته دستوري:پديدار:مشتق / «را» در ترکيب راستي را به معناي «به»است و «راستي را نقش قيدي دارد.

 

عقل هاحيران شود کزخاک تاريک نژند             چون برآيداين همه گل هاي نغز کامکار؟

 

حیران: متحیّر، متعجّب، سرگشته      //  نژند: تیره، غمگین، اندوهگین، سرد و نمناک  //

  برآید: می­روید، رشد می­کند       //           نغز: خوب، نیکو    //      کامکار: خوش­بخت، کامروا، دل­پسند

معني:عقل انسان ها سرگشته ميشود که از خاک تيره ي سرد بي روح چگونه اين همه گل هاي زيباي کامروا ميرويد.

 

آرايه ها:حيران شدن عقل:تشخيص / تکرار «ک»:واج آرايي(نغمه ي حروف)

 

چون نپرسي کاين تماثيل ازکجا آمدپديد؟            چون نجويي کاين تصاويرازکجا شد آشکار؟

 

تماثیل: جمع مکسّر تمثال      تمثال: شکل و تصویر، مجسّمه    

معني:چرا از خودن نميپرسي که اين همه شکل هاي زيبا از کجا پيدا شده است؟

لغت:تماثيل:تصوير ها / چون :چرا

برق ازشوق که ميخنددبدين سان قاه قاه؟           ابرازهجر که مي گريد بدين سان زار زار؟

 

آرایه­ تضاد در :(شوق و هجر/ می­خندد و می­گرید/ قاه­قاه و زار زار)

 

آرایه­ مراعات نظیر در:(ابر- برق / خنده – گریه)

آرایه­ انسان­ انگاری در: (برق قاه قاه می­خندد / ابر زاز زاز می­گرید)

معنی:رعد و برق به خاطر شوق چه کسی،این طور با صدای بلندمی خندد و ابر از دوری چه کسی این طور گریه می کند.

لغت:قاه قاه:صدای بلند خنده / هجر:دوری / زار زار: با ناله و اندوه گریستن

مفهوم:به بارندگی فصل بهار اشاره دارد.

 

کيست آن صورت گرماهر که بي تقليدغير         اين همه صورت برد برصفحه هستي به کار

صورتگر: نقاش  «در اینجا یعنی خداوند» //          صفحه هستی: ترکیب اضافی(اضافه­ تشبیهی)  // عالم هستی به صفحه­ نقاشی تشبیه شده است.         //        بی ­تقلید غیر: بدون پیروی از دیگران              //ماهر: زبر دست، چیره دست

معنی:آن نقاش ماهر چه کسی است که بدون تقلید از دیگران این همه تصویر را بر روی صفحه ی جهان هستی کشیده است؟

 

مفهوم: خداوند بزرگترین نقاش طبیعت است.

+ نوشته شده در  شنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۵ساعت 18:38  توسط ملاحسنی  |